دانلود دعا از نوحه با صدا مداحی جدید مولودی روایت حکایت داستان حدیث ۹۰

دانلود جدیدترین نوحه مداحی ها مراثی روضه دعاهای زیبا با معنی احادیث حکایات روایات کمیل معراج بوی سیب ۱۳۸۹ ۱۳۹۰ کریمی قطری ذاکر

دانلود دعا از نوحه با صدا مداحی جدید مولودی روایت حکایت داستان حدیث ۹۰

دانلود جدیدترین نوحه مداحی ها مراثی روضه دعاهای زیبا با معنی احادیث حکایات روایات کمیل معراج بوی سیب ۱۳۸۹ ۱۳۹۰ کریمی قطری ذاکر

زندگانى حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام - زندگینامه



در ادامه مطلب

مقدمه مؤ لّف ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) به عنوان بزرگترین سردار یگانه اى که انسانیت در قهرمانیهاى نادر و دیگر صفات برجسته اش که زبانزد ملل جهان است ، همانندى براى او نمى شناسد، در عرصه تاریخ اسلامى ، ظاهر شد. ابوالفضل در روز عاشورا ایستادگى فوق العاده و اراده استوار و وصف ناپذیرى از خود نشان داد و با قلبى مطمئن و آرام و عزمى نیرومند، لشکرى بود شکست ناپذیر. سپاه ((ابن زیاد)) را هراسان کرد و نه تنها از نظر روحى ، بلکه در میادین رزم نیز آنان را شکست داد.
قهرمانیهاى ابوالفضل در گذشته و حال ، مورد گفتگوى مردم بوده است .
آنان هرگز ندیده اند یک تنِ سنگین از غم و اندوه ، بر لشکر درهم فشرده مجهز به آلات جنگى ، شامل دهها هزار پیاده و سواره که همچنان تقویت مى شود، بتازد و خسارات سنگینى به آنان و ادوات جنگى شان وارد کند.
مورّخان درباره شجاعت آن حضرت در روز عاشورا مى گویند که : هر گاه به لشکرى حمله مى کرد، در حالى که یکدیگر را زیر پا له مى کردند و دلهایشان پریشان شده و هراس مرگ بر آنان سایه افکنده بود و از ترس ، راه خود را گم کرده بودند، از برابرش مى گریختند و کثرت جمعیت به آنان سودى نمى بخشید.
شجاعت و دیگر ویژگیهاى ابوالفضل نه تنها موجب سرافرازى و افتخار وى و مسلمانان است ، بلکه هر انسان پایبند انسانیت و ارزشهاى انسانى را به تکریم و بزرگداشت ، وادار مى کند.
علاوه بر قهرمانیهاى شگفت آور، حضرت ، نمونه کامل صفات و گرایشهاى بزرگ بود، شهامت ، نجابت ، بلندمنشى ، وفادارى ، همدردى و همگامى در ایشان مجسم شده بود. حضرت با برادرش امام حسین ( علیه السّلام ) در سخت ترین روزهاى رنج و محنت ، همدرد و همگام بود و رنج او را با خود تقسیم کرد. جان را فداى برادر نمود و با خون خود او را حمایت کرد. به طور قطع ، چنین همدلى و همراهى جز از کسانى که خداوند دلهایشان را براى ایمان آزموده و بر هدایتشان افزوده باشد، ساخته نیست .
ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) در رفتار با برادرش امام حسین ( علیه السّلام ) حقیقت برادرىِ صادقانه اسلامى را به نمایش گذاشت و همه ارزشها و الگوهاى آن را آشکار کرد. هیچ یک از انواع ادب ، احسان و نیکى نماند، مگر آنکه حضرت آن را درباره امام رعایت کرده و به کار بست . از جمله زیباترین جلوه هاى مواسات و برادرى آن بود که در روز عاشورا پس از آنکه بر آب فرات دست یافت ، مشتى آب برگرفت تا عطش خود را فرونشاند و قلب سوزان چون اخگرش را خنک کند، ناگهان در آن لحظات هولناک ، تشنگى برادرش امام حسین و اهل بیتش ( علیهم السّلام ) را به یاد آورد، شرافت نفس و علوّ طبع ، او را به ریختن آب واداشت و همدردى خود را در آن محنت کمرشکن نیز با برادرش نشان داد.
صفحات تاریخ ملتها و امتها را بنگرید، آیا چنین برادرى صادقانه خواهید یافت ؟! به کارنامه شریفان و نجیب زادگان دنیا نگاه کنید آیا چنین ایثار و نجابتى را خواهید دید؟!
اللّه اکبر! 
این چه رحمت و چه محبت و دوستى است ! انسانیت با تمامى ارزشها و آرمانها در برابر چنین فداکارى و جانبازى حضرت ، در راه امام حسین ( علیه السّلام ) سرفرود مى آورد و عظمت حضرت را پاس مى دارد.
آنچه موجب عظمت جانبازى ابوالفضل در راه امام حسین ( علیه السّلام ) و یارى اوست ، آن است که این جانبازى به انگیزه برادرى ، خویشى ، پیوند خونى و دیگر اعتبارات مرسوم میان مردم صورت نگرفت ، بلکه به انگیزه خدایى و با خلوص نیت ، در راه پروردگار بود. ایمان حقیقى با ذات حضرت ، عجین شده بود و یکى از عناصر بارز ایشان به شمار مى رفت .
حضرت ، این نکته را هنگامى که دست راستش (که منبع خیر و برکت بود) از تن جدا شد با خواندن این رجز بیان کرد: ((به خدا سوگند! اگر دست راستم را قطع کنید، من همچنان از دینم و امامِ درست باورم ، حمایت خواهم کرد)).(1)
رجزها در آن زمان نمایانگر اهداف ، اعتقادات و ارزشهایى بودند که رجز خوان به خاطر آنها پیکار مى کرد و شهید مى شد. رجز حضرت عباس ( علیه السّلام ) به صراحت و روشنى نشان مى دهد که ایشان براى دفاع از دین و ارزشهاى اصیل اسلامى که در حکومت سیاه امویان در معرض خطر قرار گرفته بود و حمایت از امام مسلمین ، ریحانه رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله ) امام حسین ( علیه السّلام ) اولین مدافع کرامت انسانى مى جنگید. این عوامل ، حضرت را به جانبازى برانگیخت و نه عاملى دیگر. رمز جاودانگى و پایندگى و عظمت جانبازى حضرت در طول قرنها و نسلها، همین است .
ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) در راه تحقق آرمانهاى والا که پدر آزادگان ، برادرش امام حسین ( علیه السّلام ) بانگ آنها را سر داده بود، شهید شد. از مهمترین خواسته هاى امام ، برپایى حکومت قرآن در شرق ، گسترش عدالت میان مردم و توزیع بهره هاى زمین بر آنان بود؛ زیرا نعمتهاى الهى به گروهى خاص تعلّق ندارد. ابوالفضل براى بازگرداندن آزادى و کرامت مسلمانان ، گسترش رحمت اسلامى میان مردم و نعمت بزرگ این دین که نابودى ظلم و ستم را هدف خود ساخته بود و ایجاد جامعه اى که در آن هرگز ترس و هراس جایى نداشته باشد، به شهادت رسید.
ابوالفضل ، مشعل آزادى و کرامت را برگرفت ، کاروانهاى شهیدان را به عرصه هاى شرف و میدانهاى عزت ، راهبرى کرد و پیروزى را براى ملتهاى مسلمان که زیر چکمه هاى جور و ستم دست و پا مى زدند به ارمغان آورد.
ابوالفضل براى حاکمیت ((کلمة اللّه )) در زمین به میدانهاى جهاد شتافت ؛ همان کلمه و پیامى که راه زندگى کریمانه را به مردم نشان مى دهد.
پدر آزادگان ، امام حسین ( علیه السّلام ) قیام بزرگ خود را آغاز کرد و با آن ، مفاهیم کتاب خدا را روشن ساخت . قیام را عبرتى براى خردمندان کرد و استحکامات ظلم و جور را درهم کوبید. امام قیام بى مانند و جهت دهنده خود را همان طور که فرموده بود کجروانه ، مفسدانه ، ظالمانه و بدون تعمق ، آغاز نکرده بود، بلکه مى خواست وضعیت تلخ و ناگوارى را که امت در پى حکومت منحرف اموى و مخالف تمام قوانین و سنتها، در آن مى زیست ، تغییر دهد؛ نظامى که زندگى مردم را به جهنّمى تحمل ناپذیر مبدل کرده و شهرهاى مختلف اسلامى را دچار انواع ظلم و هراس ساخته بود.
در این میان ، شهرهاى زیر سلطه ((زیاد بن ابیه )) والى معاویه بر عراق و برادر نامشروعش ، شرایط سخت ترى داشتند. ((زیاد)) آتش فتنه را برافروخته بود، میان مردم ، برخلاف حکم خدا رفتار مى کرد، بى گناه را به جاى گناهکار و بازمانده را به جاى فرارى ، مجازات مى کرد و با تهمت و گمان ، افراد را مى کشت . ((زیاد)) در آغاز فرمانرواییش موارد فوق را به صراحت اعلام کرد و مو به مو آنها را به اجرا درآورده و بر زندگى مردم منطبق ساخت .
جباران اموى و طاغیان سرمایه دار قریش که قصد از بین بردن تمامى دستاوردهاى اسلامى و مجد و عظمت امت را در سر داشتند حکومت امت را به دست گرفته و سرنوشت آنان را رقم مى زدند؛ اعتقادات ، زندگى فکرى و اجتماعى آنان در خطر بود و درآمدهاى کلان اقتصادى در جهان اسلام ، صرف شهوتهاى حُکّام مى شد.
نواده رسول اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) و آرزوى اسلام و اولین مسؤ ول نگهبان مسلمانان و حافظ زندگى اجتماعى آنان ، نمى توانست در برابر این افسار گسیختگى ساکت بنشیند، لذا پدر آزادگان براى رهایى مسلمانان و بازگرداندن زندگى انسانى و کریمانه براى آنان بر امویان شورید؛ چقدر امام براى اسلام مفید بود و چه بسیار به مسلمانان لطف رساند!
حماسه کربلا از مهمترین حوادث جهانى ، بلکه از مهمترین کوششهاى شگفت آورى است که در میدانهاى نبرد مسلحانه بر ضد ظلم و طغیانگرى ، به تمام اهداف خود دست یافته است . این قیام ، مسیر تاریخ ملتهاى اسلامى را تغییر داد و افقهاى روشن براى سرپیچى از ظالمان و طاغیان ، در برابر آنان گشود.
این حماسه جاودانه ، عواطف آزادگان را برانگیخت و آنان را براى آزادى جامعه از یوغ بندگى و خوارى و رهایى از حکومت نامشروع ، به عرصه نبرد مسلحانه کشاند.
سیدالشهداء ( علیه السّلام ) در قیام جاوید خود پیروز شد، اهداف و آرمانهاى حضرت نیز پیروز شدند. پس از آن ، الگویى براى جنگ ، جاویدان و مقدس ‍ شد که در هر زمان ظالمان و طاغیان را مى راند و انقلابیون را با روح جانبازى و فداکارى ، مدد مى رساند.
از جمله مهمترین پیروزیهاى درخشان نگهبان حرم در قیام خود، گرفتن مشروعیت از حکومت اموى بود، حضرت نشان داد که حکومت یزید در هیچ صورتى نماینده اسلام و مسلمانان نیست و مورد رضایت امت نمى باشد، بلکه حکومتى دیکتاتورى است و پایه هاى آن بر ((شمشیر)) و ((نطع [ بلى قربان گفتن ])) قرار دارد، نه اختیار امت .
پدر آزادگان گویى دینامیت در پایه هاى حکومت اموى کار گذاشت و آن را یکسره ویران کرد و بدین ترتیب نشانه هاى طغیانگرى ، فسق و فجور و جبروت آنان را محو نمود. پس از آن ، حکومت اموى به نمونه اى سیاه براى هر حکومت منحرف از حق و حقیقت بدل شد.
قیام سرور آزادگان ، ملتهاى اسلامى را از خواب غفلت بیدار کرد آنان نیز چون نیروىِ درهم شکننده اى با دادن شعار آزادى ، استقلال و کرامت انسانى ، براى رهایى از آن حکومت سیاه ، دست به قیامهاى پیاپى زدند؛ این قیامهاى پى درپى که ادامه قیام حسین ( علیه السّلام ) بود، سرانجام حکومت اموى را سرنگون کرد و از صفحه روزگار محو نمود.
ناگفته نماند جنایاتى که بر سر امام حسین و اهل بیتش ( علیهم السّلام ) آمد، ناگهانى و غیر منتظره نبود، بلکه نتیجه مستقیم انحرافات و کجرویهاى سیاسى حُکّام و مسؤ ولانى بود که به حکومت ، چون منبع درآمد و وسیله دستیابى به ثروتهاى کلان مى نگریستند. آنان این مطلب را درک نکرده بودند که اسلام ، حکومت را ابزار خدمت به جامعه و تحول فکرى و اقتصادى مردم مى داند و حاکم را در برابر خدا مسؤ ول مى شناسد تا در اقتصاد امت ، درست رفتار کند، پس به شدت باید در آن احتیاط کند. رئیس دولت و دیگر اعضاى حکومت حق ندارند براى خود یا بستگانشان امتیازى قایل شوند و بخشى از اموال دولتى را به خودشان اختصاص دهند.
در راءس حاکمان منحرف ، خلفاى اموى قرار داشتند که بندگان خدا را به بردگى و اموال الهى را ((تیول ))(2) خود گرفته بودند. آنان علاوه بر ظلم به امّت و دست اندازى به کرامت آنان به طور خاص ، علویان را مورد ستم و تعدّى قرار مى دادند و شیعیانِ آنان را مى کشتند.
ابوالفضل ( علیه السّلام ) همه این محنتهاى سخت و ناگوار را که بر سر اهل بیتش و دوستان آنان مى آمد، مشاهده مى کرد و بدون تردید در درونش سخت ترین انواع رنجها و دردها را بجا مى گذاشت .
ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) پس از امام حسین ( علیه السّلام ) در حماسه کربلا بزرگترین نقش را ایفا کرد و پس از سازنده این حماسه جاوید در دنیاى حق و عدالت امام حسین ( علیه السّلام ) بر تمام اصحاب امام و افراد خاندان حضرت ، مقدم گشت ؛ زیرا علاوه بر مواضع قهرمانانه حیرت آور و ایستادگى درخشانش در برابر لشکریان ابن زیاد، خدمات بزرگى براى برادرش انجام داد. ابوالفضل ( علیه السّلام ) در میان اصحاب و اهل بیت برادرش ، روحیه عزم ، ایستادگى و تصمیم بر شهادت و جانبازى در راه امام را مى گسترد، مرگ را سبک مى گرفت و زندگى را ریشخند مى کرد. این پدیده بر یاران امام اثر گذاشت و آنان جامه شهادت را به تن کردند و براى سربلندى کلمة اللّه به میدان جهاد شتافتند.
عباس ( علیه السّلام ) در ایام سخت محنت بزرگ برادر، همراه امام ماند و او را ترک نکرد، انواع نیکیها و خوبیها را در حق برادر انجام داد، با خون و جان از او دفاع کرد، علمدار امام بود و سرپرست امور حضرت و دست نیرومند امام به شمار مى رفت .
راویان مى گویند: ((محبّت و اخلاص ابوالفضل نسبت به برادر، قلب امام را فراگرفته بود تا آنکه خود را فداى برادر ساخت ، حضرت ( علیه السّلام ) دریغ مى کرد و اجازه پیکار نمى داد مگر پس از آنکه تمام اصحاب و مردان اهل بیت به شهادت رسیدند زیرا توانمندى و حمایتگرى برادر را تا وقتى که زنده بود در کنار خود حس مى کرد)).
هنگامى که عباس به شهادت رسید، امام حسین ( علیه السّلام ) غربت ، تنهایى و فقدان برادر را احساس کرد و همه آرزوى خود را در زندگى از دست داد و به تلخى بر او گریست و با قلبى حزین او را ندبه کرد و سپس به میدان جنگ شتافت تا برادر را در بهشت برین دیدار کند.
سلام خدا بر تو باد اى ابوالفضل که در زندگى و شهادتت ، آیینه تمام نماى همه ارزشهاى انسانى بودى و همین افتخار تو را بس که به تنهایى نمونه والایى از شهیدان طف (3)بودى که به قله مجد و کرامت دست یافتند.
سالیانى قبل بر آن بودم تا شرف نوشتن سیره ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) پیشاهنگ شرافت و کرامت این امت را نصیب خود سازم . یکى از فضلا و آقایان حوزه علمیه نجف نیز این درخواست را از من داشت ، لیکن اشتغال به نوشتن دائرة المعارفى درباره امامان اهل بیت ( علیهم السّلام ) مرا از پاسخگویى به این خواسته بازداشت تا آنکه یکى از فرزندانم دچار حادثه اى ناگوار شد و من و او خاضعانه از خداوند، رفع این گرفتارى را به دعا خواستیم . خداوند متعال دعاى من و او را اجابت کرد و او را نجات داد، الحمدللّه . پس از آن فرزندم از من خواست تا کتابى درباره زندگى و شهادت ابوالفضل ( علیه السّلام ) بنگارم و من هم خواسته اش را برآوردم ، موضوعى را که در دست نوشتن داشتم متوقف کردم . و به امید آنکه خداوند موفّقم گرداند تا به گونه اى روشن و کامل و در نظر گرفتن واقعیت و حفظ حقیقت ، آنچه را بایسته است بنگارم ، متوجه حضرت ابوالفضل ( علیه السّلام ) گشتم و گام در این راه نهادم که :((مرا لطف تو مى باید، دگر هیچ )).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد